کارآفرینان تافتههای جدا بافتهای هستند که از خیلی جهات منحصر به فرد بوده و از سایرین متمایزند. نوع شخصیت، فرهنگ و ماهیت وجودی آنها با دیگران متفاوت است. آنها قهرمانانی هستند سرشار از عزم و اراده، پر تلاش و جاه طلب. کارآفرینان نوع دیگری به موضوعات نگاه میکنند و میتوانند پیامدهای انجام یک کار را پیش بینی کنند. آنها نیازی به گذراندن دورههای آموزش عالی برای رسیدن به موفقیت ندارند. در ادامه به 10 دلیل آشکار که چگونه یک فرد میتواند به یک کارآفرین تبدیل شود خواهیم پرداخت.
1. آنها میخواهند تفاوت ایجاد کنند
کارآفرینان برای دستیابی به آرزوهای خود چشم انداز و برنامه دارند، حتی اگر کار آنها غیر متعارف باشد. آنها ممکن است به دنبال چیزهایی باشند که در مسیر عادی زندگی به آنها توجهی نمیشود. گاهی به آنها برچسب دیوانه زده میشود و از طرف ناباوران مورد تمسخر و قضاوتهای عجیب و غریب واقع میشوند. با این اوصاف، آنها همچنان برای تغییر دادن دنیا و رسیدن به اهدافشان مصر هستند.
2. آنها هدف و مسیر مخصوص به خود را دنبال میکنند
کارآفرینان هدایت و رهبری را بر عهده دارند، آنها هدف و مسیر مخصوص به خود را دنبال میکنند تا به خواستههایشان برسند. اما ساختن این راه و مسیر همیشه هم از روی انتخاب نیست. کمبود چالشها و فرصتها در بازار کار ممکن است کارآفرین را مجبور کند مسیر و حرفه حود را تغییر دهد. معمولا آنها خودشان فرصتها را خلق میکنند و از مهارتهای خود برای پیشبرد آن استفاده میکنند.
3. آنها علاقه زیادی به چالش دارند
کارآفرینان از رویارویی با چالشها هراسی ندارند. کار آنها حل مشکلات، نوآوری و تغییر روند بازی است. آنها به محض اينكه فرصتی به دست میآورند آن را تبدیل به یک پروژه، شرکت یا هر چیز قابل انجامی میکنند. آنها سخت کوشند و تمام انرژی خود را صرف به سرانجام رساندن وظایفی که به دنبال آن هستند میکنند. آنها این توانایی را دارند تا چیزهایی را ببینند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند. متاسفانه دیگران خیلی از آنها را نادیده میگیرند و این افراد وقتی برای دیگران کار میکنند به پیشنهادات آنها اهمیتی داده نمیشود. اما یک کارآفرین واقعی آنقدر از هوش و ذکاوت کافی برخوردار است که از این فرصتها و امکانات به نفع کسب و کار خود استفاده میکند.
4. آنها به شدت انعطافپذیر هستند
کارآفرینان به شدت انعطاف پذیر هستند و تنها به 5 روز کاری 8 ساعته معمول اکتفا نمیکنند. آنها زمانی که برای خودشان کار میکنند ساعتهای طولانیتری را به آن کار اختصاص ميدهند و این انعطاف پذيري بالا است که آنها را از سایرین متمایز میکند. آنها همیشه از برنامه ریزیهایی که منجر به کنترل بهتر اوضاع میشود استقبال میکنند.
5. آنها به دنبال ثبات بیشتر هستند
فرقی نمیکند که برای خودشان باشد یا خانوادهشان، کارآفرینان ایدههایی که از ثبات بیشتری برخوردار است را ترجيح میدهند. واقعیت این است که شما ممکن است امروز در یک شرکت مشغول به کار باشید و چند روز دیگر اخراج شوید. کارآفرینان ایدههایی را میپسندند که نتایج آن امنیت مالی آنها را تضمین کند. شما میتوانید به سختی در یک شرکت کار کنید و مهارتهای خود را افزایش دهید اما همچنان به ترفیع و پاداش یا شکل دیگری از پیشرفت دست پيدا نکنید. حتی اگر پاداشی هم در کار باشد احتمالا یک پاداش کوچک نقدی خواهد بود که تاثیری در پیشرفت کلی شما ندارد. کارآفرینان میدانند وقتی برای کاری زمان میگذارند به همان میزان پیشرفت نیز نصیبشان میشود.
6. آنها میخواهند خودشان شغل ایجاد کنند
یک عامل محرک برای برخی از کارآفرینان این است که بتوانند خودشان روزی اشتغالزایی کنند. آنها به این فکر هستند که بعد از بازنشستگی خود اعضای خانوادهشان از امنیت شغلی برخوردار بوده و نیازی به جستجوی کار نداشته باشند. قابل درک است که ممکن است اعضای یک خانواده مثلا شغل پدر را دوست نداشته باشند. اما آنها از اینکه در موارد بحرانی همچنان یک تکیه گاه داشته باشند سپاسگذار خواهند بود.
7. معمولا آنها دست کم یا نادیده گرفته میشوند
خیلی از شرکتها متوجه این موضوع نیستند که این افراد چه موقعیتهای شگفت انگیزی را میتوانند برای کسب و کار سازمان به ارمغان بیاورند. مدیران اغلب تواناییهای بالقوه کارمندان خود را نادیده و دست کم میگیرند و بعضی وقتها اصلا خبر ندارند که چنین فرد با استعدادی در مجموعه آنها است.
8. آنها مشتاق تغییر هستند
کارآفرینان معمولا افراد بسیار مشتاقی هستند چرا که آنها برای موضوعات مختلف اهمیت قائل هستند. آنها قبل از انجام یک کار میتوانند در ذهن خود تفاوتها را ببینند. آنها همچنین قادر به شناسایی عواقب ناشی از انجام نشدن یک کار در شرایط و موقعیتهای خاص هستند. آنها ممکن است از یک کار نا امید شوند، اما این حس گذرا است و اجازه نمیدهند روی تصمیم آنها تاثیر منفی داشته باشد. اشتیاق میتواند در سخت کوشی نیز نمایان شود که نتیجه آن تمرکز و مصمم شدن در انجام آن کار است.
9. آنها در بازار کار محدود هستند
کارآفرینان زمانی که برای دیگران کار میکنند از بعضی جهات حس محدود شدن دارند. فضای محدود برای پیشرفت، نگرانی از نادیده گرفته شدن، حس کم ارزش بودن و قدرناشناسی از جانب مدیران شرکتی که برای آن کار میکنند، همه باعث میشود تا آنها بیشتر مایل باشند کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنند. خیلی از کارآفرینان کار فعلی خود را ترک میکنند تا سرنوشت و موفقیت خود را از نو رقم بزنند.
10. آنها میدانند که میتوانند تغییر ایجاد کنند
کارآفرینان به قدرت خود در ایجاد تغییر واقف هستند. آنها اعتماد به نفس بالایی نسبت به تواناییهای خود دارند. اگرچه بعضی اوقات دیگران نمیتوانند این قدرت و توانایی را درک کنند. کارآفرینان میتوانند به وضوح چشم اندازهای پیش روی خود را مشاهده کنند. همین توانایی این انگیزه را در آنها ایجاد میکند که به راه خود ادامه دهند.
تبدیل شدن به یک کارآفرین به طرز تفکر افراد بستگی دارد و معمولا در ذات آنها حک شده است. مهم نیست که یک کارآفرین در حال حاضر تمام صفات مورد نظر را در خود داشته باشد، در برخی موارد در طول زندگی این مشخصات درون آنها شکل میگیرد. مثل یک گل که روزی شکوفه میدهد یا یک عقاب در حال اوج گرفتن، سرنوشت یک کارآفرین نیز به رشد و تعالی ختم میشود. این افراد برای رشد یا موفقیت نیازی به گذراندن دورههای آموزش عالی ندارند. تنها به کمی زمان نیاز است تا نبوغ آنها شکوفا شود. مارک زاکربرگ و بلیک مایکاسکی دو نمونه از کارآفرینان موفقی هستند که دورههای آموزش دانشگاهی خود را تکمیل نکردند اما با این وجود به مدارج بسیار بالایی از موفقیت دست پیدا کردهاند.